تحلیلهای اقتصادی مشخص کرده است که میانگین سن انتظار برای دستیابی به مسکن در کشور به 74 سال رسیده است. این تحلیلها از دادههای مرتبط با درآمد و هزینه خانوارهای شهری، قیمت مسکن، دسترسی به مسکن و طول دوره انتظار خانهسازی استفاده میکنند.
گزارش اخیر نشان میدهد که در سال گذشته، میانگین قیمت هر مترمربع مسکن در شهرهای کشور به 20 میلیون تومان رسیده است، اما آمار رسمی مربوط به قیمت مسکن در تهران و کشور هنوز اعلام نشده است.
متوسط درآمد سالانه خانوارهای شهری در کشور 167 میلیون تومان و متوسط هزینه سالانه آنها 137 میلیون تومان گزارش شده است. در تهران، میانگین درآمد سالانه خانوارها 230 میلیون تومان و میانگین هزینه سالانه آنها 196 میلیون تومان برآورد شده است. این اطلاعات نشان میدهد که نسبت پسانداز خانوارها در سال گذشته به ترتیب 16 درصد در سطح کشور و 15 درصد در تهران بوده است.
در نهایت، از این اطلاعات برای محاسبه مدت زمان لازم برای دستیابی به مسکن توسط خانوارها با استفاده از شاخصهای «دسترسی به مسکن» و «انتظار برای خرید مسکن» استفاده شده است. همچنین میتوانید اطلاعات برج های N را مشاهده فرمایید .
مبنای محاسبه بر اساس درآمد سالیانه
محاسبات اخیر نشان میدهد که در سال گذشته، شاخص “دسترسی به مسکن”، که نسبت میانگین قیمت یک واحد مسکونی 100 مترمربعی به درآمد سالیانه خانوارها را نمایش میدهد، در کل کشور به معادل 12 سال و در تهران به 17 سال رسیده است. از طریق “شاخص انتظار برای خرید مسکن”، که زمان لازم برای خرید مسکن با توجه به نرخ پسانداز خانوارها (16 درصد در کل کشور و 15 درصد در تهران) را نمایش میدهد، خانهاولیها برای خرید یک واحد مسکونی 100 مترمربعی در کشور به مدت 74 سال، یعنی معادل یک عمر (با توجه به شاخص امید به زندگی) منتظر میمانند. در سال 99 با پسانداز حدود 30 درصدی، این مدت 36 سال بوده است. قبل از جهش مسکن در سال 96، مدت انتظار برای خرید مسکن به طور میانگین در کشور کمتر از 15 سال بوده است. در سطح جهان، استاندارد تعیین شده توسط دفتر اسکان بشر ملل متحد بهطور عمومی به 10 سال اشاره دارد. در تهران، با نرخ پسانداز 15 درصدی درآمد، طول دوره انتظار برای خرید مسکن در سال 1401 به بیش از یک قرن یعنی 112 سال رسیده است.
آمار سالهای گذشته
در سال 99، دوره انتظار برای خرید مسکن به 109 سال رسید. در سال 98 با پسانداز حدود 25 تا 30درصد، این دوره به 60 سال کاهش یافت. متوسط نرخ پسانداز خانوارها در دهه 80 حدود 30درصد بود و در سال 84، دوره انتظار با توجه به پسانداز خانوارها به 22سال کاهش یافت. این اعداد نشان دهنده محدودیت دسترسی به مسکن در چند دهه اخیر است. اخیراً، انجام یک پیمایش میدانی نشان داد که دوره انتظار برای خرید مسکن در نسل Z (گروهی از دهه هفتادیها) با اتکا به پسانداز ماهانه، به 166 سال در تهران رسیده است. این آمارها نشان میدهد که بازار مسکن به خوبی عمل نمیکند و مرکز پژوهشهای مجلس هم به این مسئله اشاره کرده است. دیدگاههای کارشناسی نیز به سه مسیر برای بهبود وضعیت مسکن اشاره دارد: “راه اصلی” که شامل رشد اقتصادی بلندمدت و اصلاحات اقتصادی است، “مسیر میانبر” که شامل توسعه اجارهداری حرفهای و انبوهسازی است، و “گذرگاه موقت” که مشمول جذابسازی اجارهداری است.